مذهبِ ضد مذهب
266- ... به زبان ساده آیا راز "مذهبِ ضد مذهب " چیست؟ چرا بشریت راه چاه را در پیش گرفته و در ثقل و جمادی فرو می رود؟ چرا تاریکی پرستی پیشه کرده است؟ چرا اینقدر به خودش ظلم می کند و خود را در عذابهای تو در تو غرق می کند؟ چرا به جان خودش افتاده است و خود-براندازی می کند؟
پاسخ کاملاً روشن است! زیرا " خود " چاره ای جز بر افتادن و نابودی ندارد: یا با زبان خوش و با عشق و معرفت و صدق و صفا و یا با جبر و فسق و مکر و عذاب.
بهر حال این کار باید انجام شود و می شود. یا بایستی در تشعشع آفتاب عشق و معرفت آنقدر روشن و روان گردد تا انبساط یابد و به کل بپیوندد و یا در ثقل و سیاهی گم شود.
استاد علی اکبر خانجانی کتاب حق و باطل
@khodshenasi4
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای زندگی میکنی که گویا نخواھی مرد زیرا اگر مرگ را باور کرده بودی ھرگز ناراحت نمی شدی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای سخن می گوئی که گویا ھمه چیز را میدانی زیرا اگر ھمه چیز را میدانستی خاموش می شدی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای عمل میکنی که گویا از نتیجه عملت آگاھی زیرا اگر آگاه می بودی ھرگز کاری نمی کردی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای راه می روی که گویا پدران و مادران خود را در زیر پاھایت لگد میکنی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای میخوابی که گویا مطمئن ھستی که بیدار خواھی شد اگر مطمئن نبودی ھرگز نمی خوابیدی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای غذا می خوری که گویا در حلال بودنش تردیدی نداری اگر تردیدی می داشتی شکمت را سیر نمی کردی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای ھستی که گویا خود خالق خویشتنی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای دروغ می گوئی که گویا راستی وجود ندارد و تو تنها راستگوی عالمی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای دیگران را سرزنش می کنی که گویا خود قدیسی کامل و علامه مطلقی
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای می خندی که گویا عذابهائی که می کشی جملگی برحق است.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای تھمت میزنی که گویا خود از آن اتهام مبرائی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای نماز می خوانی که گویا مخاطب تو از تو احمق تراست.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونھ ای مردم را می فریبی که گویا فقط توئی که فریب را کشف نموده ای.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای مردم را موعظه می کنی که گویا کسی تو را نمی شناسد.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای خود را فریب می دھی که گویا نابغه ای منحصر بفرد ھستی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای خود را مظلوم نشان میدھی که گویا خودت نیز باور میکنی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای خیانت می کنی که گویا ایثار میکنی و مستوجب سپاسی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای نفس کشیدنت را بهدر میدھی و شتابان تنفس می کنی که گویا شمارش شده نیست.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای بازی می کنی که گویا فقط برای بازی کردن آفریده شده ای.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای از خدا سخن می گوئی که گویا او را از خودت ھم بهتر می شناسی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای «من» و «من» می کنی که گویا خود من ھستی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای خود را به تجاھل می زنی که گویا دلقکی بسیار جدی و بزرگواری.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای فیلمی را تماشا می کنی که گویا واقعیت ھا مخلوق آن فیلم ھستند.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای به دیگران می نگری که گویا ھمه از حق تو حیات و ھستی یافته اند.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای برگناھان خود فخر می کنی که گویا تو نخستین کسی ھستی که این شهامت را یافته ای.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای خود را رسوا می سازی که گویا ھنری بدیع است.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای کفر خود را لباس ایمان می پوشانی که گویا ابلیس مرید تو بوده است.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای فحشای خود را لباس بی ریائی می پوشانی که گویا مستوجب پاداشی.
* ای فرزند آدم و حوا !
به گونه ای خود را می فروشی و تباه می کنی که شیطان بتو جایزه میدھد : جایزه نوبل و اسکار و.
کتاب جانشین خدا تألیف استاد علی اکبر خانجانی
مدینه فاضله اسلامی - دیپلماسی و امنیت جهانی
هیچ جهانخوار و امپریالیستی به یک کشور فاقد تسلیحات مدرن حمله نمی کند و بمبارانش نمی کند و حتی به آن تجاوز نمی کند چونکه چیزی که بدردش بخورد پیدا نمی کند. ایمان و عرفان هم که بدرد آنها نمی خورد.آنها حداکثر ما را متحجر و مرتجع می خوانند و می روند. آنچه که ابرقدرتها را برای اشغال کشوری تحریک می کند قیاس به نفس آنهاست و احساس خطری که از بابت قدرت نمائی مشابه آنها دیده شود.
آری از پیشرفت تکنولوژیکی باز می ایستیم و بسوی یک جامعه طبیعی حرکت می کنیم. بسوی ساده زیستی و حیاتی طبیعی و بهشتی. و این کار فقط عرفان و ایمان و باور می خواهد و بس. و این کار هیچ ابرقدرتی را تحریک نمی کند و بلکه خیال احمقانه آنها از بابت ما راحت می شود و دست از سر ما برمیدارند.
این تصور که امام زمان به نبرد تکنولوژیکی با جهان کفر و طاغوت جهانی می رود باوری بس انحرافی و کافرانه و طاغوتی است.
از کتاب مدینه فاضله اسلامی تألیف استاد علی اکبر خانجانی ص 19
https://t.me/akharozzaman2/2969
بسم الله الرحمن الرحیم
خرافه چیست؟!
1 - نخست باید دانست که ابتلای به خرافات نوعی عذاب ناشی از مکر و بازی با معارف و حقایق دینی است.
2 - آنگاه که دین بازیچه امیال دنیوی شود معارف دینی نیز در ذهن اهلش واژگونه می گردد و این قلمرو خرافه است.
3 - هرگز انسان مؤمن به خرافات دچار نمی گردد. بلکه منافقین دچار این عذاب می شوند که همان جن زدگی و شیطان زدگی در قلمرو دین است.
4 - طبق تعریف قرآنی، اهل ایمان، دنیای خود را بخدمت دین می گیرند ولی کافران دین را بخدمت دنیا درمی آورند و لذا به تبدیل معارف دینی می رسند که خرافه محصول کارگاه تبدیل دین به دنیاست.
5 - "شیطان به امر خدا بسراغ منکران و متکبران می رود تا آنها را رسوا سازد." قرآن- این همان واقعه ابتلای به خرافات است و لذا اهالی خرافه جملگی از رسواترین مردمان هستند.
6 - خرافه، محصول معیشت پرستی و ریاست طلبی در دین است.
7 - خرافه، مسخ شیطانی دین در نفس ناطقه کافران و مشرکان است.
8 - تا کفر و انکار و مکر با خدا و دین هست شیطان هست و خرافه هست. و این یک حق است.
9 - بزبانی دیگر هر باور موروثی و عاریه ای که در عمل و وجدان فردی تجربه و محقق نشده، خرافه است حتی اگر آن عقیده فی ذاته بر حق باشد ولی برای کسی که آنرا درک و تجربه نکرده، عین خرافه است حتی باور به وجود خداوند!
10 - هر باوری که از راه وراثت و تلقینات خانوادگی و تبلیغات عمومی و حتی صرفا از راه کتاب حاصل شده باشد سرچشمه تولید انواع خرافات است و همچون غده زهرآگین در نفس ناطقه ایجاد توهمات گوناگون می کند. حتی اگر توحیدی ترین و عرفانی ترین باورها باشد.
11 - اعتقادات دینی اگر با رحمت و عدالت همراه نباشد موجب توهم و خرافه و جنون است.
12 - دین بدون تقوا و اخلاق عملی همواره مهد خرافه است و این دین کافران است که خدایشان در پشت بام آسمان است.
13 - هر باوری که انسان را از مسئولیت اعمال و سرنوشت و بدبختی هایش مبرا کند و بسوی دیگران فرافکنی نماید خرافی است.
14 - خرافات به این دلیل شر و فاسد و ناحق هستند که آدمی را از وجدان فردی خود بیگانه می سازند. از خودبیگانگی مهلکترین محصول خرافات است.
15 - باور به خدائی که حاکم و مقیم بر تن و دل و جان و اراده و روان تو نیست علت از خودبیگانگیها و خرافات است چنین خدائی همان خدای کفر است طبق تعریف قرآن کریم.
علی اکبر خانجانی 14 / 10 / 1400
https://t.me/eshghvaerfan2/3162
____
راز تباهی زناشوئی ها
196- زن و شوهر عموماً هر دو به این نیت ازدواج می کنند تا پرستیده شوند. و این راز تباهی زناشویی هاست. آنانکه بدلیل این ناکامی زناشویی به عشق عرفانی روی می کنند تا در اینجا پرستیده شوند بی تردید در این عرصه هم ناکام شده و هدایتی نمی یابند. زیرا انسان آفریده نشده تا پرستیده شود بلکه آفریده شده تا بپرستد!
از کتاب مذهب اصالت عشق تألیف استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم
@ezdevajvaeshgh