عصر تنهائی و خماری «الساعه» (2)
به بیان دیگر آخرالزمان به معنای الساعه همانا واقعه از جریان افتادن روان بشر است و مصداق ساکن روان و روان ساکن به تعبیر مولوی می باشد:
کی شود این روان من ساکن
این چنین ساکن روان که منم
چرا که عارفان نخستین پیشقراولان قیامت نفس و کاشف الساعه (حال) بوده اند که از رودخانه تاریخ به دریای ساکن وجود پیوسته اند و لذا روانشان ساکن شده است. این همان محشر هستی و اقیانوس حضور حق و محضر حضرت باریتعالی می باشد. در حضور اوست که هر حرکتی از جریان می افتد و هر کسی مجبور است که حاضر باشد و دیگر امکان غیبت و گریز و نسیان نیست. پناه بردن به مخدرات هم فقط برای لحظاتی امکان گریز از الساعه را میدهد و سپس حضور را دو صد چندان می سازد که عین خماری است در حضور مستی الستی. بشریت در عرصه آماده باش بسر می برد: الساعه!
تنهائی همان خماری است و جز در عشق به کسی که در حضورش حاضر است رفع نمی شود.
از کتاب دائرة المعارف عرفانی جلد دوم تألیف استاد علی اکبر خانجانی ص 19
#آخرالزمان
#تنهائی
#خماری
#کتاب_صوتی_آخرالزمان
http://khodshenasi.net/daeratolmaarfe%20erfani%202%20%20(02).mp3
کتاب صوتی (1) دائرة المعارف عرفانی 2 (فلسفه قیامت وآخرالزمان)
کتاب صوتی (2) دائرة المعارف عرفانی 2 (فلسفه قیامت وآخرالزمان)
کتاب صوتی (3) دائرة المعارف عرفانی 2 (فلسفه قیامت وآخرالزمان)
کتاب صوتی (4) دائرة المعارف عرفانی 2 (فلسفه قیامت وآخرالزمان)
کتاب دائرة المعارف عرفانی 2 (فلسفه قیامت وآخرالزمان)
_