معنای طلاق
و در هیچ عرصه ای همچون زناشوئی، عشق و منطق به چنین ورطه ای از امتحان و تباهی و تعالی نمی رسند. به همین دلیل است که حتی آنچه که طلاق نامیده می شود نه بمعنای نابودی رابطه زن و شوهر است بلکه همانطور که واژه « طلاق » نشان می دهد به معنای « مطلق » شدن این رابطه است یعنی پاک و ناب و جاودانه شدن. و این عشق است که از دام ماده رهایی یافته است تا انسان مخاطب خود را نیز نجات دهد...
بنابر این کسی که همسر یا معشوق را مقصر و گناهکار و خائن می داند به همان شدت که ابله است و دروغ می گوید راست نیز می گوید. در اینجا حقیقتی طلسم گونه قرار دارد که بسیار فراتر از راست و دروغ است و بسیار فراتر از اینکه حق با کدامیک از طرفین است. و فقط یک عارف عاشق از پس این حقیقت بر می آید یعنی کسی که راستی این دروغ و دروغ بودن این راستی را می بیند و از آن فرا می رود.
استاد علی اکبر خانجانی کتاب شناخت شناسی
====================
طلاق عاطفی
134- ... زنانی که جز شوهران خود هر مردی را به دل خود راه میدهند چرا که نمی خواهند تحت اراده و ولایت شوهر باشند. اینان چه بسا حتی در رابطه جنسی هم تمام تلاش خود را می کنند تا شوهر بر دلشان رسوخ نکند. و این زمینه زنای باطنی است آنهم در آغوش شوهر! این عذابی عظیم است تا آنجا که زن بکلی از میل به همخوابگی با شوهر نفرت می یابد و این سرآغاز طلاق باطنی است که موسوم است به طلاق عاطفی!
135- این اسرار مگو را عیان کردیم تا دیگر جای هیچ بهانه ای نباشد و زن بداند که مشغول ارتکاب چه جنایتی در حق خویشتن است....
استاد علی اکبر خانجانی کتاب فریادِ زن
=========================
جنگ زن و شوهر قبل و بعد از طلاق
ولی نبردی که بین اراده زن و مرد در جریان است به این دلیل بی پایان و بغایت جدی است که هرگز هیچکدام از این دو اراده موفق به بلعیدن کامل اراده مقابل خود نمی شود و بلکه در جریان این نبرد هر دو اراده بسوی استهلاک و پوچی می رود ولی این استهلاک و پوچی هم پایان و غایتی ندارد و ابدی است. جنگ زن و شوهر جنگی بی امان است که گاه با پنبه است و گاه با تیغ. گاه با بوسه است و گاه با کتک، گاه با " عزیزم " است و گاه با " ای بدکاره "! گاه در رختخواب است و گاه در طلاق. و این گمان باطلی است که حتی فرض کنیم که در طلاق هم این نبرد پایان می پذیرد حتی اگر هر یک از طرفین به ازدواج دومی تن در دهند. همسر دوم ادامه اولی است هم در واقعیت و هم در خیال.
استاد علی اکبر خانجانی کتاب فلسفه وجودی زن
====================
حق طلاق
همانطور که قبلاً نیز نشان داده ایم حتی در جبری ترین ازدواج ها هم انتخاب در نزد زن است چه در تن در دادن به رابطه جنسی و چه در ادامه زندگی زناشوئی و چه در طلاق. در اینجا مرد سالارانه ترین قوانین مدنی هم در عمل عاجز می ماند. زن اگر قلباً میل به ادامه زندگی زناشوئی نداشته باشد علیرغم هر قانون و عرفی مرد را به طرز بغایت هنرمندانه ای وادار به طلاق می کند و اگر هم قلباً مایل به ادامه زندگی باشد حتی ده هوو را هم پذیرا می شود و این نکته ای بغایت دقیق است که بشر منطقی امروزه از حس و درک و باورش بکلی غافل شده است و به همین دلیل بازیچه حقوق مدنی گردیده و به دنبال شعارهای بی نتیجه و مضحکی به راه افتاده است : حقوق برابری زن و مرد، حق طلاق، حق سقط جنین،حق اشتغال و امثالهم.
استاد علی اکبر خانجانی کتاب فلسفه وجودی زن
=============================
طلاق عاطفی (لعنت الهی)
3- بدترین تجربه عاطفی بشر در قلمرو قهر و طلاق عاطفی در زندگی زناشوئی است که یکی از مصادیق لعنت شدگی از جانب خداست زیرا که عهد خود با خدا را در امر ازدواج شکسته اند و عهدشکنان از جمله لعنت شدگانند. و این فراق در وصال است و دوری در نزدیکی! زیر نظر بودن ولی مغضوب و مطرود و منفور بودن! و دائماً آتش قهر و غضب را چشیدن است! و اینست لعنت! «و هیچ یار و یاوری ندارند.»
استاد علی اکبر خانجانی کتاب خداشناسی امامیه جلد چهارم
----------------------------------------
همه کتابها و مقالات خودشناسی و عرفان در تلگرام
کتابخانه صوتی : https://t.me/khanjanyaudiobooks