سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه اندیشناک پایان است، از فرو رفتن در آنچه نمی داند، باز ایستد و هرکه ندانسته به کاری بشتابد، خود را خوار کند [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
پیر طریقت ، آخرالزمان ، عاشق و معشوق ، علت بیماریها ، گیاه خواری و خام خواری ، سلامتی ، ظهور ناجی ، عشقبازی ، مریم مجدلیه ، مواد مخدر ، وقت ظهور ، انسان کامل ، امام زمان ، انتظار ناجی ، بیماریهای مسری ، خودکشی ، جوانان آخرالزمان ، تنهائی ، خودشناسی ، زن خانه دار ، زنان عارف ، خودشناسی و امامت ، تنهائی و رسوائی در آخرالزمان ، توحید و یگانگی ، جامعه امام زمانی ، جان-زندگی ، جنگ جهانی ، جنون و جنایت ، حضرت آدم ، حضرت عشق ، حضور خداوند ، حقوق زن ، حقیقت ، حلقه مفقوده داروین ، حکمت و طب ، حکومت عرفانی ، خانه داری ، خدمت به پیر ، خرابات مغان ، خوشبختی ، خیانت در دوستی ، دجال ، دخان ، درمان طبیعی ، دلیل بیماری ، دوست پسر و دوست دختر ، رابطه ، رابطه با عارف ، رابطه زن و شوهر ، رابطه زن و مرد ، رابطه زناشوئی ، رزق حلال ، رشد ، روح-انسانیت ، زایمان طبیعی ، بیکاری زن ، پایان جهان ، پرستش ، پزشکی مدرن ، پست مدرن ، انتقامجویی و خودکشی ، انسان مومن ، امام هدایت ، انتخاب همسر ، پیر عارف ، پیر کیست؟ ، پیرطریقت ، پیشگیری از اعتیاد ، تبعیض و عدالت ، تحول شخصیت ، ترس از ازدواج ، ترس از فقر ، ترس از مرگ ، تمارض ، تمکین جنسی ، تناسخ و حلول ، انگیزه ازدواج ، اولیای الهی ، بچه دار شدن ، بدبختی ، بدبینی و نفرت ، برابری زن و مرد ، برزخ ، بیماری ، بیماری زنان ، بیماری گوارشی ، بیماری مسری ، آزادیخواهی ، ابلیس ، احساس ایمنی ، احساس تنهائی ، ازدواج ، ازدواج سنتی و مدرن ، اطاعت ، اعتیاد-تجمل پرستی ، اعتیاد-چاپلوسی-تکبر ، اعتیاد-مواد مخدر ، کبر و غرور ، کتاب جدید استاد ، کتابهای صوتی ، کمال ، کمبود محبت ، کیمیا ، مولوی-شمس ، ناجی موعود ، نیهیلیزم ، هایدگر ، هضم غذا ، مسیح ، ممکن ، عقد ازدواج ، علائم پزشکی ، ظهور ناجی موعود ، ظهور کلمه ، عاشق بودن ، سلامتی و امنیت ، سن بلوغ ، شمس و مولوی ، شیخ صنعان ، شیمی درمانی ، شکست عشقی ، صوفی ، ظلم زناشوئی ، عاشق کیست ، عبادت عملی ، عرفان ، عرفان نظری ، عشق ، عشق جلالی ، عشق جوانی ، عشق حقیقی ، عشق زن و مرد ، عشق ضد عشق ، عشق عرفانی ، عشق و غیرت ، عشق و محبت و خیانت ، لیلی و مجنون ، ماهواره و اینترنت ، محبت شوهر ، محبت و خیانت ، مخلصین ، مدرنیته ، مراد و مرید ، مرگ ، مرید و مراد ، مریدی پیر طریقت ، علت خودکشی ، علت فحشاء ، علل خودکشی ، علم آخرالزمان ، غده_سرطانی ، فرار از تنهائی ، فروپاشی خانواده ، فقر اقتصادی ، فلسفه خودکشی ، قانون ، قانون عشق ، قلم-آفرینش ، قیامت ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :29
بازدید دیروز :82
کل بازدید :101546
تعداد کل یاداشته ها : 906
103/2/20
9:21 ص

بسم الّه الرحمن الرحیم

شفاعت و راز واژگونی تشیع

مسیحیت و مذهب تشیع رایج. تنها آئین های دینی در جهان هستند که به شفاعت حضرت مسیح و ائمه هدی درباره پیروانشان قائل هستند.

این تجارت بهشت و جهنم در دین مسیح در قرون وسطی تبدیل به کارگاهی شیطانی شد که مخوفترین جهنم و تباهی را بر روی زمین پدید آورد و قیامتش برپا گشت و فروپاشید. و اما اینک آن جهنم در جهان تشبع برپا شده و قرون وسطای شیعی را برپا نموده و قیامتش عیان گشته است.

موضوع شفاعت در مذهب تشیع بمراتب هولناکتر از مسیحیت رخ نموده است تا آنجا که طبق دهها روایت منسوب به امامان شیعه هر کسی می تواند با قطره ای اشک برای امام حسین به بخشودگی کامل گناهانش نائل آمده و به بهشت وارد شود حتی اگر سنگینی گناهانش از همه کوههای روی زمین و کثرت تبهکاریهایش از برگهای درختان و ریگهای بیابان هم بیشتر باشد. بدین طریق با چنین باوری آدمی می تواند تبدیل به شیطانی مجسم شده و به بهشت برود. با چنین آئینی جهنمی ترین جامعه روی زمین ممکن می شود که شده است. با چنین باوری پیروان یک مذهب می توانند تبدیل به لشکریان شیطان شوند. اینست راز اینهمه مفاسد و فلاکت و تباهی که عالم تشیع را در خود غرق نموده است.

هر حقیقتی هر چند که متعالی تر باشد چون دچار خطوات شیطانی و تبدیل گردد بهمان اندازه ظلمانی می شود. و شفاعت یکی از بزرگترین این حقایق در مذهب شیعه است که حقی برتر و رحمانی تر از آن در دین خدا پدید نیامده است.

ما قبلاً در ساثر آثارمان به تفصیل نشان داده ایم که واقعه شفاعت مومنان در ولایت ائمه هدی همان واقعه خلق جدید آخرالزمان است که از حیوانی دو پا یک انسان نورانی و ملکوتی می پرورد از جنس عرفای عالم اسلام که اکثرشان امامیه بوده اند. همچون سلمان فارسی و بایزید و حلاج و ابن عربی و مولانا که بقول علی (ع) در خلق جدید به مقام امامت نائل آمدند که این کمال شفاعت امامان در حق مومنان خویش است. از اینروست که شیعه عزا به خون شیعه عرفانی تشنه است و همواره آن را تکفیر نموده است!

در قرآن کریم در این باب آمده است که: شفاعت فقط از آن خداست و کسانی که به شهود حق نائل آمده اند. و می دانیم که واقعه لقای الهی و شهود حق از آن امامان و شیعیان مخلص آنهاست.

پس شفاعت کارگاه خلق جدید انسان و پیدایش انسان کامل الهی است نه کارگاه خلق جدید شیطان و پیدایش انسان شیطانی و جهنم روی زمین!

عارفان ما آن شفاعت شدگان کارگاه خلق جدید امامان ما هستند. آن شفاعت و روایاتی که کارگاه تبدیل انسان به شیطان است (بواسطه قطره ای اشک) بی تردید تولیدی ملایان اموی و عباسی است که تلاش کردند تا حقایق امامت و مذهب امامیه را واژگون سازند که ساختند. همانطور که آن شفاعت عیسوی هم تولیدی ملایان یهود بود که حکم به قتل مسیح
داده بودند.

ملایان دربار اموی و عباسی بعد از واقعه کربلای حسینی سعی کردند نعل وارونه بزنند و از طریق تولید احادیث شیطانی امام حسین را تبدیل به خود ابلیس نمایند که فقط حامی اشقیاء و تبهکاران و فریبکارانی هست که به زور هم که شده برایش دو قطره اشک بریزند. و وای بر ملایان به ظاهر شیعه ای همچون شیخ صدوق و شیخ طوسی و شیخ مفید که در دربار عباسیان این روایت را نقل و تأیید کرده اند و بدینگونه است که امثال شیخ طوسی که پدر فقه شیعی خوانده شده در دربار عباسیان به مقام شیخ الاسلامی میرسد که بالاترین مرجع علمی و فقهی در آن دوران بود. و بدینگونه است که شفاعت امامان ما تبدیل به شقاوت گشت و ولایت آنها هم تبدیل به سلطنت گردید و بدینگونه مذهب امامیه از همان آغاز واژگونه شد که کل هم و غم فقهایش تکفیر حلاج و سایر عارفان بوده است. یعنی تکفیر کسانیکه مورد شفاعت امامان قرار گرفته اند.

شفاعت? باطن حقیقت اسلام و ذات مذهب امامیه است که بدینگونه به دست ملایان درباری واژگونه شد و در مکتب امامیه مذهب ضد مذهب را پدید آورد که امروزه در جهان تشیع شاهدش هستیم.

علی اکبر خانجانی
1400/11/20
 
======================

همه کتابها و مقالات خودشناسی و عرفان در تلگرام

https://t.me/khodshenasi4

کتابخانه صوتی : https://t.me/khanjanyaudiobooks


  
  

بسم الّه الرحمن الرحیم

پدیده ای بنام غیرت

به زبان ساده? غیرت بمعنای تفکیک حد و مرز حریم جنسی و حراست از آن است. و غیرت بمعنای غیریّت از خویشیّت است و این همان تفکیک حلال و حرام جنسی است و حراست از این میزان که امری کاملاً غریزی و فطری و اخلاقی است که در احکام همه ادیان توحیدی به صورت یکی از بنیادهای شرع در طول تاریخ خودنمانی کرده است. از اینروست که به قول علی (ع) بی غیرتی مرد از کفر اوست. یعنی از بی اخلاقی و بی عاطفگی معنوی و جنسی که سرمنشاً هر بی مسئولیتی نیز می باشد. بطور مثال در همه جا شاهدیم مردی که نسبت به همسرش این غیرت را ندارد هیچ نوع مسئولیت دیگری را هم تقبل نمی کند و همسرش چیزی بیشتر از ظرف تخلیه شهوت در نزدیکترین و ارزانترین حالت نیست.

و اما امروزه نه تنها در جامعه سنتی و کشور ما بلکه در سراسر جهان شاهد رشد آمار قتلهای ناموسی هستیم که البته در کشورهای غیر مسلمان عناوینی دیگر دارد ولی ماهیتش یکیست.

امروز می خواهم بعنوان کسی که عمری کار روان درمانی داشته حقیقتی را افشا کنم که دیگر صدایش درآمده است و در یک کلام این حقیقت که تقریباً اکثر قریب به اتفاق غیرتهای جنون آمیز و قتلهای ناموسی ریشه در زنای با محارم در پس پرده خانواده ها دارد که این مسئله در مغرب زمین آشکارتر و در کشور ما پنهان است که مشهورترین حجت این حقیقت واقعه قتل درون خانوادگی بدست یک پدر بود که با دختر خود رابطه زنانی داشت و برای پنهان داشتن این پلیدی داماد? دختر و پسرش را به دست خود و با مساعدت زنش قطعه قطعه کرده بود. و شاهد بودیم که این پیرمرد شیطان صفت در
مقابل دوربین خبرنگار ادعای دفاع از غیرت و ناموس و شرف خود داشت. این فقط یک نمونه سرگشاده و علنی بود تا وجدان ملی ما و مسئولین را بیدار کند.

بنده در دوران طبابتم از نزدیک شاهد چنین مواردی نیز بوده ام از جمله پدر و پسری که به زور و تهدید با دختر و خواهر خود رابطه زنائی داشتند و سپس این دختر و خواهر بیچاره را دائماً به بهانه بدحجابی و امثالهم شکنجه می کردند.

آیا براستی فرق بین وسواس و پاکیزگی چیست؟ به تجربه می دانیم که آدمهای وسواسی به لحاظ نظافت و بهداشت شخصی از کثیف ترین افراد جامعه هستند. ماهیت این غیرتهای شیطانی و واژگونه از همین دست است. آنهایی که به همه چیز همسر و مادر و خواهر خود شک دارند خود از هرزه ترین افراد جامعه هستند و این عذابی است که گریبانگیرشان شده است و از آن رهایی ندارند. این همان غیرت ضد غیرت است که شاخه ای از مذهب ضد مذهب است. وقتی کسی که حد و مرز حرمت جنسی بین خود و مادر و خواهرش را رعایت نمی کند مطلقاً فاقد غیرت است همانطور که فاقد اخلاق و دین است و اگر مذهبی نمایشی هم داشته باشد پوششی بر این پلیدی خویش است و عین نفاق است.

و اما امروزه این پدیده ابعاد بسیار پیچیده و هولناکتری به خود گرفته است در زمانیکه همه اعضای یک خانواده در پای ماهواره ها و فضای مجازی و فیلمهای پورنو با هم محشورند و کودکان حتی قبل از سن بلوغ با تلفنهای تصویری و خصوصی خود از هر اراده و حرمت و اخلاق و غیرتی ساقط می شوند. در چنین شرایطی که بچه ها حتی قبل از سن بلوغ جنسی دارای رابطه جنسی هستند و گاه تا ازدواجشان چندبار سقط جنین می کنند از حقوق بشر هیچ صدایی درنمی آید و اما آنگاه که قبل از سن هجده سالگی ازدواج می کنند تحت عنوان دروغین کودک همسری? حقوق بشر این رسانه ها به نعره می افتد. در حالیکه میلیونها کودک بی پدر و مادر که بسیاری محصول زنای با محارم هستند با حقوق بشر کاری ندارند.

این یک قاعده فرهنگی در سراسر جهان است که آدم دزد و دروغگو همه مردم را همچون خود دزد و دروغگو می داند و فقط خودش را سالم می خواند. اگر در جامعه نگاه کنیم به آسانی پی می بریم همه افرادی که تیغ غیرت و ناموس برکشیده و اطرافیان و سایر مردمان را هیز و هرزه و بی ناموس می خوانند خود ام الفساد جامعه خویشند که گهگاهی همچون خانواده خرمدین برملا می شوند. کسانی هم که همه را به چشم پایین تنه و سکس می نگرند و مذهبشان جز این حکم دیگری ندارد نیز مشمول همین قاعده هستند و وای بر روحانیون و مبلغین مذهبی که تحت عنوان غیرت و دینداری چنین فکر و فرهنگ شیطانی و بیماری را به جامعه القاء می کنند که این بیماران جنسی و شیطان صفت در پناه چنین آموزه هایی دست به هر جرم و جنایتی می زنند تحت عنوان دفاع از غیرت و ناموس.

امروزه چنان بی غیرتی و بی ناموسی دم از غیرت و ناموس می زند و چنان ضد مذهب لباس مذهب بر تن کرده است که مردم در این سرگردانی و مالیخولیا به این نتیجه رسیده اند که اصلاً بهتر است اصل حقیقت را انکار کنند و مسنله غیرت و عصمت و دین را به فراموشی بسپارند. و این نیهیلیزمی است که درب جهنم را می گشاید. وای بر نمازگزاران ریایی! وای بر لامذهبان دین فروش! و وای بر بی غیرتان غیور و چاقوکش! و عجبا که چاقوکشی و قمه کشی در کشور ما ویژه همین جماعت زناکار و آدم کش است. محققین می توانند در اینباره پژوهش کنند تا به درستی ادعای ما برسند.

امروزه در عصر قیامت آخرالزمان که جامعه ما در مرکز آن قرار گرفته است بدون فهم دقیق و عمیق دیالکتیک مذهب ضد مذهب و غیرت ضد غیرت و عصمت ضد عصمت و ارزشهای ضد ارزش? هیچ پدیده ای بدرستی فهم نخواهد شد. برای کشف و درک این خرد دیالکتیکی که خرد آخرالزمانی است رساله دیالکتیک دیالکتیک از مجموعه آثار ما را با دقت مطالعه فرمایید.

                                                          علی اکبر خانجانی       1400/11/20  

======================

همه کتابها و مقالات خودشناسی و عرفان در تلگرام

https://t.me/khodshenasi4

کتابخانه صوتی : https://t.me/khanjanyaudiobooks


  
  

فلسفه جنایت 

فلسفه جنایت از کتاب دائرة المعارف عرفانی جلد سوم تألیف استاد علی اکبر خانجانی

همه کتابها و مقالات خودشناسی و عرفان در تلگرام

https://t.me/khodshenasi4

کتابخانه صوتی : https://t.me/khanjanyaudiobooks


  
  

بسم الّه الرحمن الرحیم

بزرگترین مانع دموکراسی در جوامع اسلامی

می دانیم که همه خلفای جهان اسلام درست همچون شاهان می زیستند و حکومتشان موروثی بود یعنی سلطنتی! و این سنت حکومت دینی در میان اهل سنت است که شاه قلدر و خونخواری را خلیفه خدا می خوانده اند که اطاعت از او امر واجب بوده و هر که از آن سرپیچی می کرد مرتد و خونش مباح می شد و لذا گروه کثیری از اهل سنت حتی امام حسین(ع) را مرتد می دانستند زیرا از امر خلیفه زمان سرپیچی کرده بود. حتی حدیثی هم به همین مضمون به رسول اکرم نسبت میدهند که هر که حاکم وقت را اطاعت نکند مرتد است!!

و اما جماعت شیعه که همواره تحت ستم حکام و خلفای اهل سنت بودند نیز تفکری مشابه داشتند زیرا امامان خود را خلیفه و شاه می دانستند و لذا معتقدند که حق همه امامان شیعه خورده شده است و این تهمتی ناحق است زیرا نور امامت غیر از خلافت و سلطنت است. اگر خلافت سیاسی همان امامت می بود علی(ع) برای کسب آن جهاد می کرد تا حق خدادادی خود را بدست آورد در حالیکه هرگز چنین نکرد و خلافت پنج ساله اش را هم به زور و اکراه پذیرفت و ارزش آنرا از آب دماغ بزی هم پست تر خواند.

ولی شیعیان در طول تاریخ و حتی در عصر غیبت امامشان هم در انتظار ظهور امام زمان جهت سلطنت و حکومت جهانی هستند یعنی امام خود را شاه می دانند و در غیر اینصورت اصلاً ارزشی برای امامت او قائل نیستند.

پس می بینیم که شیعه و سنی هر دو حاکمیت الهی را همان سلطنت می دانند و حقی جز سلطنت نمی شناسند. حال بگوئید چگونه چنین طرز فکری می تواند خواهان دموکراسی و حکومت مردمی و عدالت اجتماعی باشد مگر اینکه از دموکراسی هم نوعی سلطنت توقع داشته باشد. همانطور که انقلاب مردمی 57 هم بسرعت تبدیل به سلطنت شد سلطنتی به نام ولایت مطلقه فقیه! با تشیع امام شاهی? راهی بسوی مردم سالاری نیست. این فهم واژگونه و ناحق موجب شده که ایرانیان و شیعیان و مسلمین هم از حقیقت دین بیگانه شوند و هم از حق عدالت اجتماعی یعنی دموکراسی. زیرا تعریف قرآن کریم از امامت و خلافت الهی بر روی زمین کاملاً بعکس این تصور شیعیان است. قرآن کریم? امام و خلیفه خدا بر روی زمین را به لحاظ مادی و دنیوی مستضعف ترین انسان جهان خوانده است و اینست آن سرّی که عامه شیعیان از فهمش بیگانه مانده اند و لذا هم دستشان از امام هدایت کوتاه مانده و هم از عدالت اجتماعی در دنیا. و این مصداق خسرالدنیا و الآخره است. اینست مسئله!

                                                                 علی اکبر خانجانی1400/11/12
=============================================
 کتابخانه صوتی تألیفات استاد علی اکبر خانجانی                    

             https://t.me/khanjanyaudiobooks


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم
 افسانه حمله اعراب به ایران 
 
اعراب صدر اسلام در عصر حاکمیت خلیفه عمر بن خطاب بطور رسمی به مرزهای ایران لشکرکشی کردند و آن هنگامی بود که شیرازه حکومت ساسانی از هم دریده شده بود و در طی ده سال آخر حکومت ساسانی، حدود ده شاه جابجا شدند و همگی هم بدست یکدیگر به قتل رسیدند که اکثرشان پدر و پسر و برادر بودند.

 و مابقی کشور بطور ملوک الطوایفی اداره می شد و در هر منطقه کسی دعوی سلطنت می کرد و مردم را قلع و قمع و غارت می نمود. در واقع با حمله اعراب، ایران از چنین وضعیتی نجات یافت. و براستی اسلام ناجی ایرانیان از اسارت شاهان بولهوس ساسانی و موبدان فاسدش بود که کشور را به فروپاشی کشانده و تکه پاره کرده بودند.

 و اما آنچه که بنام اعراب و غارتگری اعراب در ایران پس از اسلام روایت شده است عملاً غارتگری و چپاول و کشتار و ترکتازی ترکان است که به خلفای عباسی باج می دادند تا  از حمایت دستگاه خلافت برخوردار باشند و این ترکان هم رسالتی مهمتر از کشتار و قلع و قمع علویان در ایران نداشتند که گاه برای دستگیری چند تا مسلمان علوی شهری را در آتش می سوزاندند و حتی احشام و سگ و گربه را در شهر زنده نمی گذاشتند اینان ترکان غزنوی و سلجوقی بودند که تدریجاً ترکان صفوی و قاجار برجایشان نشستند و همچنان به خلفای عرب و ترک و عثمانی باج می دادند.
 
پس در واقع بجای حمله اعراب بایستی از حمله ترکان به ایران سخن نمود که تحت عنوان دفاع از اسلام عباسی طی حدود هزار سال ایران زمین را مورد قتل و غارت و چپاول همه جانبه قرار دادند.
 
در واقع اسلامی که در ایران زمین جریان یافت اسلام عباسی بود که بواسطه ترکان غزنوی و سلجوقی بقدرت سرنیزه و غارت و قتل عام پیاده شد و تشیعی هم که از پس آن پدید آمد شیعه صفوی بود که آنهم تشیع ترکان بود که با قتل عام مردم آذربایجان در سراسر ایران جاری شد و پس از آن در حکومت خونخوار ترکان قاجار استمرار یافت و تاکنون همان اسلام و تشیع است که در خون مردم ایران جریان دارد: اسلام ترکی و تشیع ترکی! یعنی جباریت دینی!
 
اعراب بقدرت سرنیزه و غارتگری و خونخواری ترکان بر ایران زمین مسلط شدند. اعراب هرگز در ایران حکومت نکردند بلکه حکومت ترکان به مثابه مزدوران خلفای عرب عمل می کردند و ایران مستعمره خلفای عرب بود و در اکثر امور این ترکان بجای کلاه ، سر ایرانیان را به خلفای عباسی هدیه می کردند.

 بنابراین اسلام ایرانیان، محمدی نبود بلکه عباسی بود و تشیع ایرانیان هم علوی نبود بلکه صفوی بود که هر دوی آن ترکی شده و به زور شمشیر و سرنیزه و غارت و قتل عام بر ایرانیان تحمیل شد. 
 
اما آخرین و بزرگترین خیانت و شرارت این اعراب ترک، فراهم کردن حمله مغول به ایران بود که حدود دو قرن به طول انجامید که خاک ایران را شخم زدند و نهرهای خون به راه انداختند که باعث و بانی این جنایت عظیم ترکان خاتون ملکه دربار سلجوقی بود که آشکارا دزد سرگردنه ای بود که بزرگترین خزانه جواهرات را برای خود مهیا کرده بود که به دستور این زن خبیث گروهی از بازرگانان مغول که حامل جواهرات بودند و بطور رسمی در ایران تجارت می کردند غارت شده و همه اعضای این کاروان به قتل رسیدند که رهبر این کاروان از درباریان چنگیزخان مغول بود و چنگیزخان چندبار به دربار ایران سفیر فرستاد تا مسببین این قتل و غارت به آنها تحویل شوند که دربار سلجوقی این سفیران را نیز به قتل رسانید و بدینگونه حمله مغول به خاک ایران آغاز شد که هزاران بار از حمله اعراب ویرانگر و خونین تر بود که عاقبت حاکمیت این ترکان غارتگر بواسطه هلاکوخان مغول به پایان رسید و این نیز پایان عمر خلافت عباسی بود. یعنی خلافت عباسی نیز بواسطه این ترکان بود که اداره می شد.
 
بنابراین به یقین می توان ادعا کرد که برخلاف تصور عامه مورخین و روشنفکران مدرن ما، از آغاز ظهور اسلام تا انقلاب 57 هرگز هیج عربی در ایران حکومت نکرده است.
اسلام محمدی – علوی و نه اسلام عربی – عباسی – ترکی، آن دینی است که عارفان و متصوفه بر حق ما درک نمودند و نورش را در جامعه ایرانی انتشار دادند که نه اسلام فقاهتی است و نه اسلام روائی است و نه اسلام عزا و روضه و قبرپرستی.

 و این اسلامی است متکی بر فطرت و اخلاق و معرفت و محبت و ولایت امامان که از وجود عارفان تجلی می یابد که از نظر ما حقیقت اسلام جز این نبوده است و مابقی اسلام ضد اسلام و تشیع ضد تشیع و مذهب ضد مذهب است یعنی دجالیت!
                                                                                                                         علی اکبر خانجانی 1400/10/20

===========================================

کتابخانه صوتی تألیفات استاد علی اکبر خانجانی                    

             https://t.me/khanjanyaudiobooks


  
  
<      1   2   3   4      >